یا صاحب الزمان

خون دادن برای امام خمینی زیباست اما خون دل خوردن برای امام خامنه ای از آن هم زیباتر است.

یا صاحب الزمان

خون دادن برای امام خمینی زیباست اما خون دل خوردن برای امام خامنه ای از آن هم زیباتر است.

۴ مطلب در دی ۱۳۹۵ ثبت شده است

۲۴
دی

بخشی از بیانات امام رحمه الله علیه درباره ی منافقان

حل مساله ی منافقین از اعظم مشکلاتی است که برای ملت و برای اسلام از اول بوده. آنچه ما امروز به آن مبتلا هستیم و آن دسته منافقینی که اظهار اسلام می کنند و کمر اسلام را می خواهند بشکنند کار مسلمانها با اینها مشکل است. این مقدس ماب ها را باید چه کنیم؟

منافق ها هستند که بدتر از کفارند. آنی که مسلمان می گوید هستم و ضد اسلام عمل می کند.

ما سورره ی منافقین داریم اما سوره ی کفار نداریم...


این سخن امام اهمیت شناخت منافقان را در قرآن کریم تبیین می کند. همیشه از صدر اسلام منافقان در پی براندازی حکومت اسلامی بودند و جز هوشیاری نمی شود پرده از مکرها و نیرنگ هایشان برداشت.

چیزی که در حکومت مولایمان امیرالمومنین علی (ع) بیش از تمامی دوران ها ی دیگر وجود داشت و مولایمان بیشترین تلاش خود را بر شناساندن و مبارزه با آنها مصروف می داشت.

و همیشه به لطف حق و بیداری مرذم منافقان با شکست های عظیمی روبرو می شدند و خداوند سایه ی سنگینشان را از سر ملت ها کوتاه می گرداند. این سنت خداوند است که اگر جامعه ای بخواهد سرنوشت خود را تغییر دهد خداوند سرنوشتشان را تغییر خواهد داد و اگر در جامعه ای مردم به دنبال شناخت و شکست منافقان باشد به یاری خداوند نصرت و پیروزی نصیبشان خواهد شد و آنچنان قلب تپنده ی منافقان از کار باز خواهد ایستاد که انسان را از تقدیرات الهی و یاری حق به شگفت وا می دارد...

به امید روزی که در سراسر جهان ریشه ی نفاق خشکیده شود و جهان پر از عدل و داد گردد.

  • خ. یوسفی
۱۷
دی

  برای عدالت می نویسم ...

                  

می نویسم، برای روزهایی که عطر عدالت، کوچه های دلتنگی را لبریز کند و نسیم شادی بخش شاپرک ها چتری برای دلخوشی شمعدانی ها باشند.

به امید روزی که یک بار دیگر، صدای دلنشین بلال، از مأذنه های شهر بلند شود و خستگی را، از تن منتظران بزداید ........

  • خ. یوسفی
۱۰
دی

 نظر شهید آوینی درباره هنر انقلاب چه بود؟












شهید آوینی می گفت: از نظر ما، هنر انقلاب ماهیتا متمایز از آن مفهومی است که در دنیای غرب و غرب زدگان به نام هنرخوانده می شود.

به گزارش فرهنگ نیوز، شهید آوینی در تبیین معنای هنر می نویسد: «در زبان ما، هرگز هنر به معنایی که این روزها مصطلح است، به کار نمی رفته است. ارباب هنر، ارباب کمال بوده اند...؛ حال آن که هنر در معنای اصطلاحی آن، نه به مفهوم کمال و فضیلت، بلکه به مجموعه مساعی خاصی اطلاق می گردد که توسط جماعت هنرمندان و منتزع از سایر مظاهر حقیقت در حیات بنی آدم انجام می شود... قدما هنر را به همین مفهوم به کار می برده اند و اگر می گفته اند «عیب مبین تا هنر آری به دست» هنر را مفهومی در مقابل عیب و به معنای کمال و فضیلت اعتبار می کرده اند. مفهوم اصطلاحی هنر، در این قرن اخیر باب شده است».

زبان هنر

شهید آوینی در توصیف زبان هنر می نویسد: «زبان هنر، زبان قرب و شهود است». «هنرمند رازدار خزاین غیب است و زبان او، زبان تمثیل و تمثل است. پس باید رمز و راز ظهور حقایق متعالی و کیفیت حضور و ظهور امر قدسی را در جهان بشناسد. او باید با بصیرت قلبی، راز تمثل حقایق ملکوتی را بیابد و این یافتن، به معنای علم پیدا کردن نیست. به زبان روان شناسی امروز، این یافتن، لزوما با خودآگاهی نیست؛ بلکه روح هنرمند باید منزل نزول ملائکه ای شود که واسطه الهام رموز غیبی به قلوب و اذواق هستند. قلب هنرمند باید جلوه گاه حسن و بهاء حضرت حق باشد و آیینگی نیز بداند».

هنر، تفکر و عرفان

شهید آوینی در تبیین ارتباط هنر با عرفان و تفکر می نویسد: «هنر از لحاظ مضمون و محتوا، عین تفکر و حکمت و عرفان است و تنها در نحوه بیان و تجلی از آنان متمایز می شود. مایه اصلی هنر نیز عشق وعرفان است. مسیحای عشق است که روح شیدایی در پیکر هنر می دمد و اگر نباشد این روح، هنر نیز جز جسد مرده بیش نیست». و در جایی دیگر می نویسد: «شایسته است که هنرمندان، خود را در این آینه عبرت بنگرند، مبادا که برای هنر شأن استکمالی مستقل از دین و کمال و فضیلت و حکمت و فرزانگی قائل شوند؛ و اگر نه، این طمع خام آنان را خواهد فریفت که عکس رخ یار را در آیینه جام، جمال خویشتن انگارند و دل در این عکس منعکس ببازند و هنرشان حجاب اکبر شود. حجاب اکبر، هنری است که تعلق خویش را به آن میثاق ازلی و عهد الست انکار کند».

منشأ هنر

شهید آوینی در معرفی منشأ هنر می نویسد: «انسان در فطرت خویش دارای شعور باطنی نسبت به حقیقت عالم است که ما آن را شعور باطن می خوانیم. این شعور باطن، دارای پیوندی بی واسطه و مستقیم با حقیقت کلی عالم است و از آن جا که حقیقت عالم وجودْ مطلق کمال و جمال است، انسان دارای شعور فطری نسبت به کمالات و فضایل و زیبایی هاست. هنر نیز از همین پیوند ذاتی انسان با حقیقت عالم وجود و با روح کلی عالم منشأ می گیرد؛ همان گونه که عبادت و پرستش نیز از همین پیوند ذاتی با حقیقت کلی برمی خیزد. ... احساس انسان در برابر طلوع و غروب خورشید، در برابر وزش نسیم در لابه لای برگ های درختان، در برابر گل ها و در برابر تجلیات فصول مختلف در طبیعت، احساس انسان در برابر آسمان پرستاره و...، تجلیات احساس مختلفی است که در روح انسان در برابر حقیقت واحد ظهور و بروز پیدا می کند».
هنر چیست؛ هنرمند کیست؟

شهید آوینی، هنر واقعی را با الهام گیری از معارف اسلامی، آن چنان توصیف می کند که با فطرت و حقیقت انسانی در هماهنگی کامل است. او می گوید: «هنر، شیدایی حقیقت است، همراه با قدرت بیان آن شیدایی، و هنرمند کسی است که علاوه بر شیدایی حق، قدرت بیان آن را نیز از خداوند متعال گرفته است. هر یک از این دو ـ شیدایی حق و قدرت بیان ـ اگر نقص داشته باشد، اثر هنری خلق نمی گردد. ... اصل لازم شیدایی حق است و قدرت بیان، شرط کافی است». ایشان در جایی دیگر می نویسد: «هنر، یاد بهشت است و نوحه انسان در فراق. هنر زبان غربت بنی آدم است در فرقت دارالقرار و از همین روی، همه با آن انس دارند چه در کلام جلوه کند، چه در لحن، و چه در نقش؛ ... اُنسی دیرینه به قدمت جهان. هنر، زبان بی زبانی است و زبان هم زبانی».

  • خ. یوسفی
۰۳
دی

چگونه شما را باید وصف کرد وقتی در قید این زمان و مکان نبودید وقتی که در چیزی نگنجیدید تا در بیان تبلور یابید و شما آزاده های اسیر عشق نه در کلام که در بیان هم نمیتوان وصفتان را کرد.

وظیفه ی خودتان را با جان و دل انجام دادید هرچند عده ای هنوز هم که هنوز است متهم تان میکنند و به گونه ای سخن میکنند که تن ها را به لرزه می اندازد...

هیچ کس قدر و اندازه ی کارتان را درک نکرد جز همانی که در راهش خون دادید و به بهای خونتان لقایش را و طعم شیرین وصال را به شما چشاند.

شما رفتید و ما پای در گل و گرفتار حب دنیا و نفس به نسند قضاوت نشستیم و راهتان را به حکم دنیا عجیب دانستیم.

کاش درک میکردیم که شهادت چه معنای عظیمی دارد...

برای ما دعا هم دعا کنید


  • خ. یوسفی